والکاظمين الغيظ

امام علی (ع) می فرماید : دو نعمت است که ارزش آنها را نمی دانند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد : جوانی و تندرستی.

والکاظمين الغيظ

 

 

 

در يکى از جنگها، عده اى را اسير کردند و نزد شاه آوردند. شاه فرمان داد تا يکى از اسيران را اعدام کنند.

 

 

 

اسير که از زندگى نااميد شده بود، خشمگين شد و شاه را مورد سرزنش و دشنام خود قرار داد که گفته اند:

 

 

 

«هر که دست از جان بشويد، هر چه در دل دارد بگويد.»

 

 

 

وقت ضرورت چو نماند گريز ** دست بگيرد سر شمشير تيز 

 

 

 

شاه از وزيران حاضر پرسيد: «اين اسير چه مى گويد؟» يکى از وزيران پاکنهاد گفت :

 

 

 

اين آيه را مى خواند: «والغيظ و العافين عن الناس»؛ پرهيزکاران آنان هستند

 

 

 

که هنگام خشم ، خشم خود را فرو برند و لغزش مردم را عفو کنند و آنها را ببخشند.

 

 

 

(آل عمران / 431) شاه با شنيدن اين آيه ، به آن اسير رحم کرد و او را بخشيد،

 

 

 

ولى يکى از وزيرانى که مخالف او بود (و سرشتى ناپاک داشت ) نزد شاه گفت:

 

 

 

«نبايد دولتمردانى چون ما نزد تو سخن دروغ بگويند. آن اسير به شاه دشنام داد

 

 

 

و او را به باد سرزنش و بدگويى گرفت . شاه از سخن آن وزير زشتخوى خشمگين شد و گفت :

 

 

 

دروغ آن وزير براى من پسنديده تر از راستگويى تو بود، زيرا دروغ او از روى مصلحت بود،

 

 

و تو از باطن پليدت برخاست . چنانکه خردمندان گفته اند: ((دروغ مصلحت آميز به ز راست فتنه انگيز))


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ 28 دی 1391برچسب:اسیر,شاه,والغیظ,ناس,پرهیزکار,وزیر,,

] [ 20:55 ] [ rezasabeti ]

[ ]